سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*آوای دوستی.....*
قالب وبلاگ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری جشن چهارشنبه سوری به همراه دیگر آیین آن با گوناگونی و زیبایی بسیار و آواز و ترانه های شادی بخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار می شود. گستره برگزاری این جشن، نشان از شکوه و پایندگی فرهنگ کهن این بوم دارد.

« واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است».

 سور  (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی  و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است. پس چها رشنبه سوری را می توان  یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبه سوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش می کردند. همانطور که پیش تر گفته شد هر چیز خوبی  به خدا نسبت داده می شود و دراین میان روشنایی آتش که مهم ترین نقش را در زندگی بشر بازی می کند ، نشانی از حضور خداوند است.  اگر بخواهیم برای این نوع ستایش مثالی ذکر کنیم می توان به ستایش کعبه که قبله مسلمانان است اشاره کرد. آیا مسلمانان در کعبه به ستایش سنگ می پردازند یا به ستایش خداوند؟. بدون شک کعبه مکانی روحانی است که انسان را به یاد خدا می اندازد و انسانی که به سوی آن سجده می کند، نه برای سنگ که برای بزرگی خداوند به خاک افتاده است . توجه به آتش و احترام به آن نیز برای انسان ایران باستان  چنین بوده است و هم اکنون نیز در بسیاری از ادیان ، روشن کردن آتش پیش از نیایش مرسوم است که می توان برای مثال به « روشن کردن شمع» در مکان های مقدس  اشاره کرد. پس جشن سوری یا چهارشنبه سوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی می پردازند و این شادی نوعی ستایش و سپاس از خداوند است که با پایان دادن به زمستان و تولد بهار و سبزی به آنها زندگی تازه می بخشد.      



 

ریشه واژه:
چهار شنبه سوری از دو واژه "چهارشنبه" پایان سال و واژه "سوری" که همان "سوریک" پهلوی و به چم معنی سرخ است ساخته شده است و روی هم رفته به چم چهارشنبه‌ سرخ است. 

پیشینه و سرچشمه:
به باور نیکان ما در پنج روز مانده به پایان سال فروهر مردگان برای سرکشی بازماندگان خود به زمین فرود می آیند و در پایان شب سال که پایان جشن گاهان بارهمسپهمدیم است و پسان (بعداً) بازنمود خواهد شد، بر روی بام رفته و فانوسی به لبه بام خود می گذاشتند که تا بامداد روشن است. سپیده دم بر روی بام می رفتند و آتش افروزی آغاز می شد که با نوای اوستا در هم می آمیخت. این آیین با دمیدن نخستین پرتو خورشید پایان می پذیرفت و نوروز آغاز می شد. گویا آیین آتش افروزی شب جشن چهارشنبه سوری از آتش افروزی زرتشتیان یا ایرانیان باستان در شب پایان سال سرچشمه گرفته شده است ولی آیین آن با آیین شب پایان سال بسیار دیگرگون است.

 

چرا چهارشنبه پایانی سال
دیدگاه های گونگون درباره برگزیدن شب چهارشنبه برای این آیین:
در ایران باستان خرید نوروزی همچو آینه، کوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم می‌کردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و خرید هر کدام هم آیین ویژه ای را نوید می داد. شاید جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد.
نخستین و کهن ‌ترین نسکی (کتابی) که در آن نام چنین آتش ‌افروزی آورده شده است، "تاریخ بخارا" نوشته ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی است، ولی در آن نامی از زمان برگزاری جشن آورده نشده است، ولی گزاره "هنوز سال تمام نشده بود" و نیز "شب سوری" آمده است.
دومین نوشتار کهن که نام جشن چارشنبه ‌سوری را می آورد، شاهنامه فردوسی در سرگذشت سردار دلیر ایران، بهرام چوبینه است. ولی چرا چهارشنبه؟

بشد چارشنبه هم از بامداد    بدان  باغ  که  امروز  باشیم  شاد
...
ز جیهون همی آتش افروختند       زمین و هوا را همی سوختند

برگزاری آیین جشن چهارشنبه سوری:
 پسین (غروب) بوته‌ها را به شمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد "پندار نیک"، "گفتار نیک" و "کردار نیک" و یا هفت امشاسپند "هرمزد"، "وهومن"، "اردیبهشت"، "شهریور"، "سپندارمذ"، "خورداد" و "امرداد"، روی هم می‌ گذارند و هنگامی که خورشید فرو می نشیند، آن را بر می ‌افروزند تا آتش سر به آسمان کشیده جانشین خورشید شود. آتش می‌تواند در بیابان‌ها یا رهگذرها یا در خرند (حیاط) و بام خانه‌ها افروخته شود.
هنگامی که آتش گُر ‌کشید از رویش می‌پرند و ترانه‌هایی که در همه‌ آنها نشان از تندرستی و بارآوری و پاکیزگی است، می‌خوانند:
"سرخی تو از من و زردی من از تو" که در اینجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنایی است و زردی نماد بیماری و اندوه و سستی است.
آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمی‌کنند تا خودش خاکستر شود. سپس خاکسترش را که سپند (مقدس) می دانند، کسی گرد آوری می کند و بی آنکه پشت سرش را نگاه کند، سر نخستین چهار راه می ریزد‌. در باز گشت، باشندگان خانه از او می‌پرسند:

کیستی؟

می‌گوید: منم

از کجا می ‌آیی؟

از اروسی (گوشزد: واژه اروسی اوستایی است که به عربی رفته و عرب ها آنرا به گونه عروسی می نویسند)

چه آورده‌ای؟

تندرستی

آیین چهارشنبه سوری تنها به آتش افروزی بسنده نمی شود، خانه تکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزه نو، خرید اسپند دانه، چراغانی، فراهم کردن و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختن آب به گوشه و کنار خانه، به بیابان رفتن در روز چهارشنبه سوری، تخم مرغ شکستن، شال اندازی، کفچه (قاشق) زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن کوپله (قفل) به گردن، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان، فریاد زدن خواسته ها در چاه کهن، یاری خواستن از "چهارشنبه خاتون"، رنگ کردن خانه با گِل هایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژه چهارشنبه سوری و...

گزیده ای از آیین نام برده شده:

 بوته افروزی  

در ایران رسم است که پیش از پریدن  آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را که از پیش فراهم کرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» کپه می کنند. با غروب  آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها  را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوته های  افروخته می پرند، تا مرگ ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند  و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود ببخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه زیر را     می خوانند.

زردی من از تو ، سرخی تو از من 

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا 

ای شب چهارشنبه ، ای کلیه جاردنده ، بده مراد بنده 

هر خانه زنی خاکستر را در خاک انداز جمع می کند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می کوبد و به  ساکنان خانه می گوید که از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است. 
در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود  تندرستی و شادی را برای یک سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند که با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانکار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاکی را از محیط زیست دور و پاک می سازند. برای این که آتش آلود نشود خاکستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود  ببرد.

مراسم کوزه شکنی مراسم کوزه شکنی

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،کمی نمک به نشانه شور چشمی، و یکی سکه دهشاهی به علامت تنگدستی در کوزه ای سفالین می اندازند و هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، کوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به کوچه پرتاب می کند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم به توی کوچه» و باور دارند که با دور افکندن کوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دورمیکنند زیرا می گویند که فروهرها از کوزه نو دیدن خواهند کرد و آب پاشیده شده، نشان روشنایی در خانه است. در زمان ساسانیان به جای آب، سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند برای اینکه روزی و فزونی برای آنان فرستاده شود

 

   

فال گوش نشینی 

غروب زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن داردند یا آرزوی و زیارت و مسافرت مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهار راه که نماد گذار از دشواری ها بود می‌ایستادند. گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند  اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن خواهند . بدرستی آنها از فروهر‌ها می‌خواستند که گره کارشان را با کلیدی که زیر پا داشتند، بگشایند.

  قاشق زنی
  
آیین کفچه زنی کم و بیش در همه سرزمین های ایران بزرگ برگزار می شود. بدین گونه است که مردم و گاهی کودکان کاسه ای مسین و کفچه  را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و خاوند (صاحبخانه) تخم مرغ یا پیشکشی درون کاسه می گذارد. کفچه زنان چه مرد چه زن بیشتر خود را با چادر می پوشانند.

کفچه زنی نماد پذیرایی از فروهر‌ها است زیرا که کفچه و کاسه مسین نشانه‌ خوراک و خوردن بود. ایرانیان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه خوراک های گوناگون می‌گذاشتند تا از این میهمانان تازه رسیده‌ آسمانی پذیرایی کنند و چون فروهر‌ها پنهان و نمی توان دیدشان، کسانی هم که برای کفچه زنی می‌رفتند، کوشش می‌کردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون خوراک و آجیل را ویژه فروهر می‌دانستند و دریافتشان را همایون می‌پنداشتند.

 

آش چهارشنبه سوری

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بر آمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می گردند و در شب چهار شنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار »می پختند و آن را اندکی بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.  

 

آجیل چهارشنبه سوری  تقسیم آجیل چهار شنبه سور ی

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهار شنبه آخر سال آجیلی از هفت مغز مغز و میوه خشکک به نماد هفت امشاسپندان درست شده و آن را در سفره چهارشنبه سوری می گذارند تا همه خانواده برای شگون و تندرستی از آن بخورند و  امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده است 

 


[ جمعه 91/12/25 ] [ 10:33 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

با همه بی سر و سامانیم

 

 

 این شعرو خیلی دوست دارم :

با همه ی بی سروسامانیم

باز به دنبال پریشانیم

طاقت فرسودگیم هیچ نیست

در پی ویران شدنی آنیم

دلخوش گرمای کسی نیستم

آمده ام تا تو بسوزانیم

آمده ام با عطش سالها

تا تو کمی عشق بنوشانیم

ماهی برگشته زدریا شدم

تا که بگیری وبمیرانیم

خوبترین حادثه می دانمت

خوبترین حادثه می دانیم؟

حرف بزن !ابر مرا باز کن

دیر زمانی است که بارانیم

 

 

 


[ دوشنبه 91/12/21 ] [ 10:48 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

11ماه گذشت...?بعضیادلشون شکست...?بعضیا دل شکوندن...?خیلیاعاشق شدن وخیلیاتنها...?خیلیاازبینمون رفتن...?خیلیابینمون اومدن...?گریه کردیم وخندیدیم...?زندگی برخلاف آرزوهامون گذشت...?تقریبأ10روز مونده,11روزاز همه اون خاطره ها!?آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری آغاز روزهایی باشد که آرزوداری(آرزومند سالی خوب و سراسر از موفقیت برای شما و خانواده محترمتان از خداوند منّان میباشطپیشاپیش سال نو مبارک باد

 


[ یکشنبه 91/12/20 ] [ 9:33 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

 

 

زن جوان از آنچه که شوهرش شب ها در خواب بر زبان می آورد به راز خیانت او پی برد. رازی که مرد مدت 6 سال از همسرش پنهان کرده بود و سعی داشت خودش را شوهری وفادار نشان دهد.
فرزاد در میان اقوام و آشنایان، به وفاداری و عشق به زن و فرزند زبانزد همه بود و هر گاه زنی از فامیل با شوهرش اختلافی پیدا می کرد، فرزاد را به رخ می کشید و از شوهر خود می خواست همسرداری و عشق به خانواده را از فرزاد یاد بگیرد.
فرزاد ظاهر جوانی سختکوش بود و هر ماه 15 روز را برای انجام مأموریت از شرکت به سفر می رفت.
همسرش رعنا از مدت ها پیش متوجه شده بود که فرزاد در خواب، گاهی کلماتی عاشقانه به زبان می آورد و اسم زنی ناشناس را تکرار می کند.
یک روز صبح رعنا سر سفره صبحانه با لحن احتیاط آمیزی به شوهرش گفت: تازگی ها حرف های عجیب و غریبی می زنی؟
شوهر از شنیدن این حرف مضطرب شد و پرسید: «چیز عجیب و غریبی که نمی گفتم؟»
رعنا جواب داد نه، عجیب نبود. زیاد هم مهم نیست. زن که نمی خواست شوهرش متوجه سوءظن او شود. به فکر افتاد موبایل مرد را کنترل کند. با دیدن یک شماره ناشناس در موبایل، مخفیانه با آن شماره تماس گرفت و با شنیدن صدای زن جوانی، تماس را قطع کرد . چند روز بعد فرزاد به بهانه رفتن به سفر کاری 15 روزه از همسرش خداحافظی کرد و با اتومبیلش به راه افتاد بی خبر از اینکه رعنا با یک اتومبیل در تعقیب اوست . در جریان این تعقیب زن، شوهرش را دید که در یکی از مناطق تهران وارد خانه ای شد و چند ساعت بعد با یک اتومبیل تاکسی از منزل بیرون آمد.
پس از دور شدن فرزاد، همسرش زنگ در آن خانه را زد و با دیدن یک زن جوان به راز 6 ساله شوهر خود پی برد و فهمید 6 سالی هست که فرزاد با زنی مطلقه از همکارانش ازدواج کرده. بعد از استعفا از شرکت، با مقدار سرمایه ای که این زن در اختیارش گذاشته دو دستگاه تاکسی خریده که یکی در منزل رعنا و دیگری را در منزل همسر دومش بوده و هر 15 روز با یکی از این تاکسی ها به مسافرکشی می پردازد.
رعنا پس از کشف این راز 6 ساله ابتدا مهریه اش را که 200 سکه بهار آزادی بود به اجرا گذاشت و سپس از دادگاه خانواده درخواست طلاق کرد و دیگر نخواست چهره شوهرش را ببیند.


[ پنج شنبه 91/12/10 ] [ 9:53 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

 

 

 

 

 

 

 فارس:

 

نماینده مردم تفت و میبد در مجلس شورای اسلامی با انتقاد و ابراز تأسف از رفتار مسئولان اصفهانی در برخورد با موضوع آب انتقالی به یزد گفت: دروغ‌پردازی مسئولان اصفهان توجیه‌پذیر نیست.
خبرگزاری فارس: دروغ‌پردازی مسئولان اصفهان توجیه‌پذیر نیست / خسارت 30 میلیاردی به تاسیسات

حجت‌الاسلام سید جلال یحیی‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در یزد اظهار داشت: در روز جمعه گذشته به تحریک عواملی که حتما باید شناسایی و مجازات شوند مردم برخی بخش‌ها و روستاهای استان اصفهان در مسیر خط لوله انتقال آب یزد خسارات فراوانی به شبکه وارد کردند و از ظهر روز جمعه انتقال آب به یزد به صورت کامل متوقف شده است.

وی ادامه داد: برخی افراد برای اینکه به شکلی این اقدام را توجه کنند به دروغ به مردم اصفهان گفتند که یزد نیازی برای آب آشامیدنی ندارد و برای صادرات کشت گلخانه‌ای از این آب استفاده می‌کنند.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: با این گفته‌ها قصد تحریک مردم را داشتند که موفق هم شدند و مردمی که خودشان به درستی برای آنها آب تامین نمی‌شود مسلم است این چنین رفتارهایی را نشان می‌دهند.

وی افزود: پیشینه فرهنگی مردم اصفهان نشان می‌دهد که این مردم مورد اغفال واقع شده‌اند اما همین دروغ‌پردازی‌ها باعث شده که برخی در دام قرار بگیرند و اقدام ناشایستی داشته باشند.

یحیی‌زاده ادامه داد: شأن مردم شهیدپرور ولایت‌مدار استان اصفهان از این‌گونه کارهای زشت و حرام ‌بری است و نباید این اقدام که از سوی برخی محرکان اتفاق افتاده است را به پای همه مردم نوشت.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی افزود: طبق برآورد کارشناسان 30 میلیارد تومان خسارت در اثر حمله متجاوزان به این تاسیسات وارد شده و بسیاری از این تجهیزات به صورت کامل نابود شده است.

وی با تاکید بر شناسایی و مجازات عوامل این اقدام ناشایست گفت: این کارها در هیچ جایی مجاز نیست و قطعا باید برخورد جدی در این زمینه صورت گیرد.

یحیی‌زاده با اشاره به وجود چاه‌های آب بی‌کیفیت در استان یزد عنوان کرد: استفاده از ذخیره آبی که تنها دو سه روز دوام دارد در همین مدت کم استان یزد را دچار کمبود آب و حتی قطعی آب کرده است.

وی خواستار همراهی مردم برای به تعویق انداختن مشکل جدی و قطعی طولانی مدت آب در 11 شهر استان شد.

نماینده مردم تفت و میبد در مجلس با تاکید بر تسریع در تعمیر خط لوله و انتقال آب به یزد گفت: هم نمایندگان استان در مجلس و هم مسئولان استان به طور جد پیگیر این مهم هستند.

وی عنوان کرد: نمایندگان استان در اقدامات پیگیرانه خود و دفاع از حق مردم استان در زمینه آب در مکاتبات خود به سران سه قوه خواستار بررسی و تسریع در رفع این مشکل هستند.

یحیی‌زاده همچنین با اشاره به تذکرات در صحن علنی مجلس اظهار داشت: در نامه‌ای به وزیر کشور و نیرو نیز خواستار توضیح در این زمینه شدیم.

وی با بیان اینکه مسئولان استان هم از بدو اطلاع از این موضوع مجدانه پیگیر این مسئله هستند، بیان داشت: تیمی برای مذاکره و رفع مشکل به استان اصفهان اعزام شد و مسئولان استان یزد از ابتدا به شدت پیگیر بودند.

نماینده مردم در مجلس نهم اضافه کرد: در حالی که تخصیص آب زاینده‌رود برای استان یزد ماهانه 8.2 میلیون متر مکعب است، امسال برای هر ماه 5.5 میلیون متر مکعب تعیین شده و کمتر از این میزان نیز به یزد منتقل شده است.

وی با اشاره به اینکه سهم آب انتقالی به یزد کمتر از چهار درصد است، افزود: از سوی دیگر شنیده شده امسال در هر ماه 45 میلیون متر مکعب آب زاینده‌رود به بخش کشاورزی اصفهان اختصاص یافته است.

نماینده مردم تفت و میبد با اشاره به چگونگی رسیدگی و حل مشکل کم‌آبی استان تصریح کرد: لازم است وزیر نیرو تا دیر نشده برای استان یزد تدبیر ویژه‌ای داشته باشد تا حداقل مشکلات مردم در این زمینه رفع شود.


[ دوشنبه 91/12/7 ] [ 3:39 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان