سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*آوای دوستی.....*
قالب وبلاگ

 

امتحان فیزیک
امتحان فیزیک

 

استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟


دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد

 من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد


اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدینترتیب مطرح کند

حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید....

 

 

در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل میشود

و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید

محاسبه مقا ومت جدید هوا در مقابل قطار؟

تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟

آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟

حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد

همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند

پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا میخواند و طبق معمول سئوال اولی را میپرسد

شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟

این دانشجوی خبره میگوید؛ من کتم را در میارم

پروفسور اضافه میکند که هوا بیش از اینها گرمه

دانشجو میگه خوب ژاکتم را هم در میارم

هوای کوپه مثل حمام زونا داغه

دانشجو میگه اصلا ً لخت مادر زاد میشم

پروفسور گوشزد میکند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه هستند و منتظرند تا شما لخت شی

دانشجو به آرامی میگوید

میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم واگر قطار مملو از آفریقائیهای ... باشد، من آن پنجره لامصب را باز نمیکنم

 


[ شنبه 91/9/11 ] [ 1:33 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

سلام دوستان گرامی.....

امشب رفته بودم دعای کمیل جاتون خالی بود در ضمن آخرشم شام دادن.....

من نمیونم این خانم تا یه جای به هم میرسن انگار ده ساله همدیگه رو ندیدن حرمت دعا و روضه امام حسین رو نگه نمیدارن....

تازه بهچه هاشونو جمع نمیکنن

 


[ پنج شنبه 91/9/9 ] [ 10:28 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

نوحه شخداد یزد


[ دوشنبه 91/9/6 ] [ 6:11 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

سلام

اشک پشت چشمام جمع شده.....

دلم تنگ شده چون ابر خزان میخوام ببارم.....

دلم واسه یکی خیلی تنگ شده خیلی..........

دلم کرده هوس کرببلا کاش بدانی......

مانده ام من تنها کاش بیای......

من تو یک دنیا تفاوت چه میشود لاقر یک شب به خوابم بیای......

نگو که لیاقت ندارم مگر تو حال دیوانگی رو نمیدانی.......

شایدم تو هرشب به خوابم بیای ولی من تورو نشناسم ای که تو شبی یوسف کنعانی......

گفتم تا بدانی من هر لحظه دعا میکنم که بیایی.......

حال خود دانی که کی بیای......

ولی من هروز چشم به راهم تا که بیای.....................


[ یکشنبه 91/8/28 ] [ 5:24 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

سینه زنی به سبک یزد

هیأت عزاداری حسینی شیخداد

هیأتی که سابقه ی تاسیس آن بیش از 130 سال است (1300ه.ق)

توجه ویژه هیأت یه موسیقی سنتی و انتخاب اشعاری که  مضامین آن سرشار از مفاهیم عرفانی و پیامد های عاشورایی است و نیز گرایش به ابداع سبک های نو،این هیأت را در زمره هیأتهای صاحب سبک یزد قرار داده است.

در کارنامه ی عزاداری این هیأت نوحه هایی وجود دارد که  رنگ کهنگی نمیگیرد.گذشت زمان ازتازه گی آن نمی کاهد و این مهم به خاطر حضور  موثر دو عنصر ناب در نوحه های این هیأت است که  یکی  موسیقی آگاهانه در ساخت آهنگ ها به کار میرود و دیگر اشعار کلاسیک با محتوای نو می باشد.

جمعیت این هیأت حدود 700 نفر است که  در مجالس گوناگون این جمعیت به 800 نفر هم تجاوز میکند.

نوحه خوان های این هیأت سید مرتضی فلاحتی است که از اشعار محمد حسین لطفی ،ملک ثابت،سید شهاب الدین موسوی،رضا پهلوان نصیر(صوفی)و دکتر پویان استفاده میکند.

نام هیأت امنا عبارت اند از:حاج محمد دهقان،محمد رضا سقط فروش،محمد رضا مصطفی زاده،سید حسین فلاحتی و مهدی شیخ داد زاده.

هر سال دهه آخر صفر کاروان زیارتی این هیأت عازم مشهد مقدس میگردد.

جلسات  هفتگی این هیأت با خواندن دعای کمیل هر پنج شنبه در محل حسینیه شیخداد دایر می باشد.

قابل ذکر است که هیأت شیخداد از هیأتهای قدیمی و فعال دارالعباده است.

 


[ یکشنبه 91/8/28 ] [ 10:2 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان