پارسي يار
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
شبکه اجتماعي پارسي زبانان [نسخه آزمايشي]
RSS
اميرحسين*ترنم ب ...
*آواي دوستي.....*
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
اميرحسين*ترنم ب ...
*آواي دوستي.....*استان يزد / يزد
پيام هاي برگزيده مجله پارسي نامه اتاق پيشنهادات پارسي نامه همه‌ي پيامهاي پارسي يار
برگزيدگان مجله در ارديبهشت 1404
1 - عارفانه هاي يک دوست
2 - جوادتبريزي
سي رتبه برگزيده بر اساس تعداد کل پيام در مجله
1 - آواي روستا
2 - « لنگرودي »
3 - *ابرار*
4 - ذره بين زنده
5 - * گل نرگس *
6 - تبسم بهار ♥
7 - قافيه باران
8 - خادمة الشهدا
9 - علي در کلبه درويشي
10 - محمد_عابديني
11 - ياسيدالکريم
12 - هما بانو
12 - * کميل *
13 - .:راشد خدايي:.
14 - *بنت فاطمه*اظهر
15 - گلهو قطعه اي ازبهشت
16 - انديشه نگار
17 - *زهرا.م
18 - مجنون الحسين ع
19 - *ميثم*
20 - ||عليرضا خان||
21 - شبستان نور
22 - * هاتف *
23 - در انتظار آفتاب
24 - «امير معظم»
25 - *قاصدك*
26 - ♥ ح. بالايي
27 - ساعت يك و نيم
27 - محمد جواد س
28 - شهريار کوچه ها
28 - مهسا خانوم
29 - ميراب عطش
30 - قلمدون
30 - *سحربانو*
+
*زيادى خوبى نکن !!!انسان فراموشکار است !!!از تنهايى اش که در بيايد تنهايى ات را دور ميزند !!!پشت مى کند به تو , به گذشته !!!حتي روزى ميرسد که به تو ميگويد: شما...؟!!*
+
هـيــــس…حــواس تــنــهــايـــي ام رابـــا خـــاطـــرات خـــوب بـــاتـــو بــــودن پــرت کــرده ام…بـگـو کـسـي حـرفـي نـزنـد…بــــگــــذار ....لـحـظـه اي آرام بـگـيـرم…
سلام!آره....چطور مگه??? - اميرحسين*ترنم باران*
خـــوببـــاتـــو بــــودنپــرت کــرده ام…يعني چي؟ - DARYAEI
سادست!!!آره درسته - اميرحسين*ترنم باران*
تصحيح شد: ) - DARYAEI
+
کاش مي شد سرنوشت خويش را از سر نوشت
کاش مي شد اندکي از تاريخ را بهتر نوشت
کاش مي شد پشت پا زد بر تمام زندگي
داستان عمر خود را گونه اي ديگر نوشت
+
*اوني که واقعا دوستت داشته باشهشايد اذيتت هم بکنه..ولي هيچ وقت عذابت نميده..شايد چند روزي هم حالتو نپرسه ..ولي همه حواسش پيشه توئه..شايد باهات قهر هم بکنه ..ولي هيچ وقت راحت ازت دل نمي کنه!!!*
+
*من از نزديكى دشت محبت نردبانى كرده ام پيدا،كه تا قصر خدا هم پلكان دارد...در آنجا دستهايم را بسويش با تمنا بازكردم که خدايا زمينت ديگر دوس داشتني نيست مرا در جهنمت هم بندازي بهتر از اين دنيا رنگارنگ است*
+
*گاهي وقتا لازم مثل يک رهبر ارکستر رفتار کنيمبه همه پشت کنيم و مشغول کار خودمون باشيم... چون درست بعد از اينکه کارمون تموم شدهمه ي اون کساني که بهشون پشتکرده بوديممجبورند بلند بشوند و تشويقمون کنند...*
+
*دوست يعني اون جمله هاي ساده و بي منظوري که ميگي و خيالت راحته که ازش هيچ سوء تعبيري نمي شه. دوست يعني يه دل اضافه داشتن براي اينکه بدوني هر بار دلت مي گيره يه دل ديگه هم دلتنگ غمت مي شه. دوست يعني وقت اضافه ... يعني تو هميشه عزيزي حتي توي وقت اضافه. دوستيعني تنهايي هامو مي سپرم دست تو چون شک ندارم مي فهميش ... دوست يعني يه راه دو طرفه? يه قدم من، يه قدم تو ... اما بدون شمارش و حساب و کتاب. *
+
*برادر عزيز؛داداش من ؛شلوار رنگي بپوش ؛عيب نداره؛اما ديگه باهاش کفش رنگي نپوش؛ فدات بشم قراره تو مرد باشي؛نه اسمارتيس*
4 نظر ديگر ...
آخ گل گفتي - جزتو
اسمارتيس :) - مهندس مکانيک
4 نظر ديگر ...
خجالتم خوب چيزيه.... - اميرحسين*ترنم باران*
فداش بشي ؟ - تبسم بهار ♥
+
*نامم را پدرم انتخاب کرد,نام خانوادگي ام را اجدادم,بس است ديگر!!راهم را ميخواهم خودم انتخاب کنم.....*
1 نظر ديگر ...
نچ - جزتو
*چرا نچ???* - اميرحسين*ترنم باران*
1 نظر ديگر ...
شايد غلط رفتي - جزتو
*شايدم درست رفتم* - اميرحسين*ترنم باران*
+
*کاش اون لحظه اي که يکي ازت ميپرسه " حالت چطوره؟"و تو جواب ميدي "خوبم! "کسي باشه که محکم بغلت کنه و آروم تو گوشت بگه : "ميدونم خوب نيستي ..."*
+
گفتم مادر! ... گفت: جانمگفتم درد دارم! ... گفت: بجانمگفتم خسته ام! ... گفت: پريشانمگفتم گرسنه ام! ... گفت : بخور از سهمِ نانمگفتم کجا بخوابم! ... گفت: روي چشمانماما يک بار نگفتم:مادر من خوبمشادم...!هميشه از درد گفتمو از رنج.....!
+
*به ” خدا ” گفتم : تو را چگونه ميتوانم ببينم , ” خدا ” گفت :تو من را نخواهي ديد اما کسي را برايت گذاشتم که نيمي از من است” مادر “سلامتي همه مادرا... انهايي که دارن قدرشو بدونن*
راست ميگن....... - اميرحسين*ترنم باران*
+
*زندگى دفترى از خاطره هاست،يك نفر در دل شب،يك نفر در دل خاك،يك نفر همدم خوشبختيهاست، يك نفر همسفر سختيهاست، چشم تا باز كنيم عمرمان ميگذرد،ما همه همسفريم،?همسفر خاطره ها.*..
+
*زندگي تکه کاهي است که کوهش کرديمزندگي کوه بزرگي است که کاهش کرديمزندگي نيست به جز نم نم باران بهارزندگي نيست به جز ديدن يارزندگي نيست به جز عشق? به جز حرف محبت به کسي ورنه هر خار و خسي زندگي کرده بسيزندگي تجربه تلخ فراوان دارددو سه تا کوچه و پس کوچه و اندازه يک عمر بيابان دارد*
+
*کاش ميشد:بچگي را زنده کردکودکي شد،کودکانه گريه کردشعر ” قهر قهر تا قيامت” را سرودآن قيامت، که دمي بيش نبودفاصله با کودکي هامان چه کرد ؟کاش ميشد ، بچگانه خنده کرد........*
▌► | ► | ◄