سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*آوای دوستی.....*
قالب وبلاگ

درخت چنار خون‌بار روستای زرآباد الموت همچنان پذیرای گردشگران خارجی و عزاداران امام حسین(ع) در روز عاشوراست.


درخت چنار کهن‌سالی در حیاط امامزاده علی‌اصغر در روستای زرآباد الموت در استان قزوین وجود دارد که به درخت چنار خون‌بار مشهور است. خون‌بار بودن این درخت، قدمت دیرینه‌ای دارد و حتا در زمان شاه‌سلطان حسین صفوی نیز روایت‌هایی از آن مطرح شده است.


آپام نوشت :در این‌باره، اسدالله بیرانوند ـ مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین ـ بیان کرد:‌ در نزدیکی سحرگاه روز عاشورا، صمغی قرمز رنگ شبیه خون از این درخت خارج می‌شود که آزمایش‌هایی هم روی آن انجام شده است. البته هیچ‌کدام از آزمایش‌ها با وجود مشاهده‌ی ترکیبات مشابه خون در این صمغ‌، این مسأله را تأیید نکرده‌اند که این مایع، به خون انسان مربوط می‌شود.

او با اشاره به قدمت بیش از 600 سال دو درخت چناری که درهم تنیده شده‌اند،‌ افزود:‌ هر سال در روزهای عزاداری ماه محرم، بیش از 10هزار نفر در این محل حضور می‌یابند و امکانات لازم و مهمانسرا نیز برای آن‌ها فراهم می‌شود.

همچنین فاطمه آسیابان‌ها ـ مدیر روابط عمومی این اداره‌ی کل ـ که دو سال شاهد این ماجرا بوده است، با اشاره به این‌که مردم معتقدند، اتفاق‌هایی در روز عاشورا برای این درخت رخ می‌دهد، گفت: پس از پایان مراسم عزاداری و سینه‌زنی در روز تاسوعا، جمعیت حاضر در امامزاده، سحرگاه روز عاشورا دور درخت جمع می‌شوند و به خواندن مرثیه و عزاداری می‌پردازند. در این زمان، صمغ قرمز رنگی از برخی شاخه‌های این درخت چنار به آرامی شروع به تراوش می‌کند. این اتفاق تا ظهر روز عاشورا ادامه دارد و پس از آن، این شاخه‌ها خشک می‌شوند.

او بیان کرد: نکته‌ی جالب این است که این مایع فقط روز عاشورا از درخت خارج می‌شود، یعنی با توجه به متفاوت بودن سال‌های هجری شمسی و هجری قمری، این اتفاق درست در روز دهم ماه محرم رخ می‌دهد.

وی افزود: وجود این درخت که به یکی از جاذبه‌های گردشگری و مذهبی استان قزوین تبدیل شده است، هر سال در ماه محرم گردشگران زیادی را از کشورهای مسلمان مانند عراق و سوریه و حتا برخی از کشورهای اروپایی به این محل می‌کشاند.

منبع : آپام


[ شنبه 90/9/19 ] [ 10:15 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

عکسهای خنده دار از نامه دانشجویان زیر برگه امتحان ته خنده.....


[ شنبه 90/9/19 ] [ 1:20 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]


[ شنبه 90/9/19 ] [ 12:41 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]
دیریست دلم گرفته باران
اشکم که ز غم سرشته باران
 
چندیست “اسیر دست اویم”
بر لوح دلم نوشته باران!
باران! دل من چو راز دارد،
از او طلب نیاز دارد،
 
آن ماه سفر کرده ی دیروز،
مرغیست خموش و ناز دارد.
باران به دلم غمی نشسته
من بال و پرم. ولی شکسته!
 
باران مه من چه حال دارد؟؟؟
این دل ز تو هم سوال دارد!
باران برِ من ببار باران
از او خبری بیار باران
 
آه ای دل ناصبور، صبری
آرام بمان، قرار قدری…

 

[ شنبه 90/9/19 ] [ 12:6 صبح ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]

 

یک خیابان کرده مجنونم تو میدانی کجاست

                  آن خیابان کوی جانان قطعه ای از کربلاست

 

یک خیابان دل روبوده از تمام عاشقان

                   هست و آنجا جای پای مهدی صاحب زمان

 

یک خیابان گشته تنها جلوه گاه عالمین

                   یک خیابان گشته تنها جلوه گاه عالمین

 

یک طرف قبر ابالفضل یک طرف قبر حسین

                  یک طرف قبر ابالفضل یک طرف قبر حسین

 

یک خیابان گشته منزلگاه جبرئیل امیر

                  یک خیابان گشته منزلگاه جبرئیل امیر

 

یک طرف استاده زهرا یک طرف ام البنین

                 یک طرف ایستاده زهرا یک طرف ام البنین 


[ شنبه 90/9/12 ] [ 3:32 عصر ] [ امیر حسین خدایی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان